سلام.
یه روز عاشق
اولین پسر غریبه خوشکل شدم
اونم عاشق دوستم شد
وقتی پیام دادم
گفت با همسرم چیکار داری؟
بعد اون مریض شدم
شاید خیلی بهم سخت میگیری
خیلی گوشمو میکشی و تنبیهم میکنی اما
خیلی بامعرفتی حواست بهم هست
اگه دلم دنبال کسی نیست بخاطر توئه
تویی که بلدی منو مدیریت کنی
این روزا اگه گریه میکنم
بخاطر دوری توئه
هنوزم به دوستم فکر میکنم
برام مهم نیست که با دو تا آدم که
دغدغه ی منو ندارن رابطه نداشته باشم
خیلی سعی کردم خودمو نگیرم
خاکی باشم بگم اتفاقی نیفتاده و من آدم فیلم
اما روز به روز این تغییر شرایط داره خودشو نشون میده
من بار سنگینی را به دوش میکشم
باری که شونه هام رو قوی میکنه
و میدونم تو کنارمی و بهم انرژی میدی
میخوام بهم افتخار کنی
حیفه بگم واقعی نیستی
دوستت دارم
❤️
فکر کردم شعر نو یا سپید هست.
درسته
شعر خودت هست فاضله جان
چه خبر؟ چند روزه پست نمیذاری
شعر نیست
یه بخشی از متنت دلداگی بود وبخشیش مناجات
سپاسگزارم مهربان
سلام فاضله جونم.چطوری؟
اوضاع بر وفق مراده؟
دلتنگی
نارنگی ست
له شده در مبادی آدمها
صبر
تیشه ای ست
بر ریشه عادت عجله
فرهاد
رفیق کوه شد
قصه شیرین
آبنبات نبود
عزیزم
سپاسگزارم مهربان