سلام.اینکه جز خودت به یکی دیگه ام فکر کنی خیلی سخته اما لذت بخشه
اتفاق بخواد بیفتد می افته
نمیشه جلوشو گرفت
من خیلی تو کار خدا دخالت نمیکنم در نهایت خودش تصمیم میگیره تصمیم های ما عواقب داره:گل:
اگه قرار بود آدما بتونن هر اندازه میخوان تو اتفاق ها و مسیر زندگی دخالت کنن و هیچ بهایی نپردازن اصولاً وجود خدا معنی واقعی شو از دست میداد
هر اتفاقی افتاده و میفته قبلش نشونه هایی بوده و من باید به نشونه ها توجه میکردم
پس هرچی میخواد بشه بشه
اصولاً برای اصرار و چونه زدن
وقت و انرژی ندارم
شما چطور؟
خیلی خوبه که بتونی اینقدر با این موضوع کنار بیای
من قبل ترها خیلی بیشتر یقه خدا رو میگرفتم
دیگه نه ... خیلی کم پیش میاد
اعتراف میکنم همش از رو صبر و پذیرش تقدیر نیس از رو اجبار و تسلیمه
گاهی اصلا نباید چونه زد
باید تن به تقدیر داد
بله موافقم
نمی دونم چرا حس کردم پای خواستگار درمیون هست؟
نه اما کسی هست که بودنش لذت بخشه