سلام
وای نمیدونید حیاطمون
چقدر خوب و خوشکل شده
اونقدر بزرگه که توش سه تا خونه ساختیم....
قدیما تو حیاطمون درخت پرتقال و نارنگی و زیتون داشتیم
گردو و یه بوته گل سرخ هم بود....
البته شکل ظاهری الانش با قدیم قابل مقایسه نیست و الان خیلی زیبا و تمیز و مرتب شده
هوارتا لایک داره
مامانم عسل خریده
و با مهربونی اصرار داره
ترکیبات عسلی رو امتحان کنم
عسل اسم خواهرمه
متخصص زنان هست...
اگه بخوایید آدرس
مطبشو براتون میذارم
نمیدونم چرا یهو
یاد شجاع خلیل زاده افتادم
اینقدر ترکیبات عسلی خوردم
همش دلم به هم میخوره...
هنوز بیسکوییت مورد علاقمو نخوردم
مامان خیلی بهم میرسه
مامان دوست دارم...
سلام
چقدر خوندن وبلاگت را دوست دارم انقدر که بامزه مینویسی
این حیاطی که ازش گفتی منو یاد خونه پدربزرگم انداخت اونم سه تا خونه توش ساختن که دوتا از عموهام و خودش (روانشاد) توش زندگی میکردن
اونجا هم پر درخت انار خرمالو زردالو و سیب ترش بود و یه تخت فنری که ما بچه ها تا بهش میرسیدیم ازش بجای جامپینگ استفاده میکردیم
یادش بخیر و نیکی دوران خوشی داشتیم منو بردی به اون زمان کودکیم
سلام عزیز روحشون خندان
لطف داری،سپاسگزارم