سلام بالا خره دوستم رو پیدا کردم
بهش پیام دادم
مث همیشه نبود
بی حوصله بود
و بهتره بگم تحویلم نگرفت
یه کم پشیمون شدم
اگه دو روز بیخوابی بکشی و شیفت وایسی با اینکه شبا از فکر شعر و کتاب و ویرایش و تایپ و چاپ نخوابی فرق داره
برا هرکی از موفقیتام میگم تحسینم میکنه
باید به استاد جانم زنگ بزنم
ناهار قیمه داشتیم
خیلی خوشمزه بود
آشپزی مامان جان
کلی حرف داره
عه من مدوستتم خو
فدای شما
سلام. شما پزشک هستید؟
سلام نه کمی شاعر و نویسنده هستم
شیفت
سخت نیست
ما شیفت شب را دو قسمت می کردیم
شش و نیم عصر شروع می شد
تا هشت و نیم یک عده
از هشت ونیم تا ده ونیم یک عده
از ده و نیم تا سه صبح گروه اول کار می کردند
از سه صبح تا هفت
گروه دوم کار می کردند
چه خوب!