حرف روی حرف

حرف روی حرف

حرف روی حرف
حرف روی حرف

حرف روی حرف

حرف روی حرف

خوشبین

سلام سعی میکنم

خیلی آروم و خوشبین باشم

و فکر کنم همه چی همون‌جوری پیش می‌ره که من می‌خوام

هرچی به یه آدم یا اشیا یا موضوع علاقه ی کمتری داشته باشم

حساسیت هام کمتره و کمتر گند میزنم ومتعادل ترم 

یه چیزی می‌خوام بگم

هر حرکت جدید و رو به جلویی اولش سخته و در مقابلش مخالفت وجود داره وعده ای دوست ندارن اما ما نمی‌توانیم همیشه تو یه زمان بمونیم و تکون نخوریم و برگردیم عقب 

همه چی کنار هم و به وقتش قشنگه

موقع نصب نرم افزار نوشته سه سال 12سال

بچه ی امروز از پنج سالگی لپ تاپ داره

تو کوچه بازی کردن تموم شد

الان من چیزایی که دوست داشتم و مفید بوده دیر شروع کردم و حس عقب ماندگی دارم واقع بین باشید

نظرات 5 + ارسال نظر
bahar چهارشنبه 8 شهریور 1402 ساعت 21:11 http://man0baharam.blogsky.com

من دلم برا تو کوچه و بی دغدغهبازی کردن تنگ شده

قطعاً دلتنگی طبیعیه
اما نمیشه با زمان جنگید

ماهش چهارشنبه 8 شهریور 1402 ساعت 20:27 https://badeyedel.blogsky.com/

بچه های حالا خیلی چیزا رو از دست میدند!؟
هر جی دنیا بهت میده یه چیزی ازت میگیره هیچ وقت صد در صد نیست!؟

درسته اما جلوشو نمیشه گرفت

سمیرا چهارشنبه 8 شهریور 1402 ساعت 16:59

من بحثم البته چیز دیگه ای بود، عرض کردم، سر وقتی وجود نداره، آدما به خیلی از خواسته هاشون اون وقتی که میخوان نمی رسن و باید اینو بپذیریم

بله اونم درسته

سمیرا چهارشنبه 8 شهریور 1402 ساعت 15:06

الان مثل قدیم نیست، حتی بازی کردن تو کوچه برای بچه ها خطرناکه، ولی در کل توی محیط باز، بازی کردن برای بچه ها خیلی خیلی بهتر از هر جور گوشی و لب تاپی هست. ولی متوجه منظورت نشدم یعنی چی وقت تو با من فرق داره؟ البته که نظر و حس شما با نظر و حس من متفاوته و شما حق داری هر حس و نظری داشته باشی

یعنی ممکنه وقت که برای شما سرموقع رسیدی به چیزی با وقتی که من رسیدم وموقعم بوده فرق داشته باشه
سپاس

سمیرا چهارشنبه 8 شهریور 1402 ساعت 12:22

تو کوچه بازی کردن صفای بیشتری داره خب این صحبت چند سال اخیر خیلی زده میشه که من فلان وقت فلان چیزو میخواستم الان نمیخوام، یا فلان چیز اونموقع واسه من جذاب بود و الان نه، خب این حرف تا اندازه ای درسته ولی این واسه وقتیه که همه چیز توی دنیا ایده آل باشه و قرار باشه هر چیزی درست در زمانیکه ما دوسداریم اتفاق بیفته، در حالیکه دنیا بر مدار ما نمیچرخه و من باید اینو بپذیریم، من شخصا اگه دیر هم به یه چیزی برسم اگه اون موقعیت یا چیز هنوزم درصدی مطلوبم باشه، گرچه خیلی از امتیازات اون موقعیت یا وسیله رو از دست داده باشم ولی بازم بابتش سپاسگزارم، دنیا که بدهکاره من نیست که مگه اینکه واقعا با تمام وجود اون موضوع رو دیگه نخوام، خب اینجا واقعگرایی میتونه کمک کنه، چون این قضیه تقریبا برای همه مون صدق میکنه. در مورد حس دیر شدن برای یادگیری، فکر می کنم تقریبا اکثریت تجربه ش کردیم ولی الانم یاد بگیریم بهتر از اینه که اصلا یاد نگیریم، دنیای علم، دانش و هنر هم انقدر وسیعه که نمیشه مثلا توی بچگی علامه دهر شد، به نظرم هیچوقت خیلی دیر نیست اگه آدم علاقه داشته باشه

نمیشه به بچه بگی تلویزیون نبین گوشی و تبلت نه برو تو کوچه بازی کن منطقی نیست
وقت من با وقت تو فرق داره
موافقم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد