سلام علاقه ی خاصی به سی سالگی دارم
شاید فکر میکنم از احساسات و تفکرات و تصمیمها و حرف های بچگونه ام کم میشه
یادم افتاد فردوسی سی سال شاهنامه نوشته
میتونه عدد مهمی باشه
دوستم دانشجوی ادبیاته عمیقاً بهش حسودیم شد
چقدر غصه خوردم
برا آدما
اتفاقا
دلشوره ها
اما الان واقعا نمیتونم احساسی داشته باشم
به شدت معتقدم وقتی بمبه ترکید
کی بید کی بید فایده ندارد
الان یعنی ته خطم؟
اسم آرکاداش برام مقدسه
چون احساسم مقدسه
اما اینجا خونه خاله اقدس نیست
منم رشته ادبیات رو دوست داشتم ولی با دانشجوهای ادبیات فارسی زیادی روبرو شدم و متوجه شدم اون ادبیات شیرینی که مد نظر ماست، رشته اونها نیست. شاید نصف بیشتر درس ها، عربی تخصصی هست و کلی درس های ادبیات قدیم مثل کلیله و دمنه و فارسی های سخت دارن. ادبیات مدرن یا شعر مدرن درحد چند واحد اونم سال آخر، شاید الان بهتر شده باشه ولی بازخوردی که من از بچه های رشته ادبیات فارسی گرفتم این بود

خودت کتاب های رمان، شعر... فارسی رو که علاقه داری بگیر و مطالعه کن 

الان افسرده ام وگرنه کتاب زیاده