حرف روی حرف

حرف روی حرف

حرف روی حرف
حرف روی حرف

حرف روی حرف

حرف روی حرف

نادون

سلام من آدم بی ملاحظه

و لجبازی هستم اختیار زبونم ندارم

همه چی میگم و انتظار دارم

آدما ازم ناراحت نشن

خب نمیشه که

شخصیت آدما باهم فرق داره

مامان لوییزا ازم رنجیده

باهاش بد حرف زدم

دلش شکسته

نوشت خدا نگهدار

چرا همه چی یادم می‌ره

یادم می‌ره باید درست رفتار کنم

کم کم دارم دوستای خوبم و از دست میدم

لعنت به من

نظرات 3 + ارسال نظر
bahar سه‌شنبه 28 آذر 1402 ساعت 09:15 http://man0baharam.blogsky.com

سلام عزیزم
سخت نگیر
ببخشید من سختمه پیام بدم برات کامنت گذاشتم
مرسی بخودت افتخار کن و ادامه بده مطمینن اینده روشن تره

سلام ممنونم

گیل‌پیشی دوشنبه 27 آذر 1402 ساعت 23:24

ایشالا سوتفاهمات حل میشه.
نگران نباش عزیزم
با خودت مهربون باش

امیدوارم خاطره بدش نمونه

سمیرا دوشنبه 27 آذر 1402 ساعت 13:50

خب اولا که نباید در حق خودت بی انصافی کنی و به خودت حرف بزنی. تو یه مقداری کم تجربه هستی، خطایی کردی و به اشتباهت پی بردی و این خیلی با ارزشه، حالا درصدد جبران اون اشتباه برمیای و سعی می کنی دفعه های بعدی تکرارش نکنی. همه ما در معرض اشتباه کردن هستیم ولی نباید خودمون رو لعنت کنیم چون مطمئنم خدا خوشش نمیاد من خودم مدام متوجه خیلی از خطاها درمورد خودم میشم، نباید که خودمو اذیت کنم، باید عاقلانه و با اخلاق خوب، خودم رو تصحیح کنم ان شاءالله

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد