سلام خوبین؟
بچگیم دوست داشتم پزشک بشم
10سالگیم با ادبیات شروع شد
دبیرستان ادبیات خوندم
دانشگاه حسابداری
هیچوقت نگفتم میخوام نویسنده باشم
دلم میخواست مادرم به اندازه پزشک بهم افتخار کنه
باباصابر گفت اصلا برات مهم نباشه
الان از این حس رها شدم
بادیدن پستتون یاد اینا افتادم
شماها یادم دادین قوی تر باشم
من به اندازه تکراری بودن لباس ها و شالهام
به کتاب نوشتن علاقه مند هستم
شب آرزوهاست
دعام کنید
روزجمعه ت بخیر و نیکی فاضله جونم

سپاسگزارم
ان شاءالله به آرزوهای خیرت برسی عزیزم


نویسنده شدن هم مثل شاعر بودن خیلی رویاییه 
