حرف روی حرف

حرف روی حرف

حرف روی حرف
حرف روی حرف

حرف روی حرف

حرف روی حرف

تغییر روحیه

سلام دیدم آقا مهدی آیدی روبیکا شو

گذاشته ستایش 

کجا داری میری نسل زِد؟

بهتون بگم بچم در عنفوان دوره نوجوونیه

نرید مخشو بزنیدا

اگه آقا مهدی عشقم بود

اینقدر با احترام صداش نمی‌کردم

اونوقت ما فکر می‌کنیم نباید

گوشی رو در اختیار بچه ها بذاریم

آخه اینا بچه ان؟

آی گلبم

عمو سلیمون

سلام.به مامان خبر دادن

حال عمو سلیمون خیلی خوب نیست 

مامان پرسید حالش خوب نیست یا از بین رفته؟

مامان و بابا با ماشین خواهرم رفتن خونه خاله مامان دیدن عمو سلیمون 

عمو سلیمون شوهر خاله ی مادرم است و نزدیک ترین و صمیمی ترین اقوام مادری به خانواده ما 

البته ما کلا به اقوام مادری نزدیک هستیم 

چند وقته عمو سلیمون مریضه و چندروزه حالش بدتر شده

در ضمن عمو سلیمون بابای محشر هست

واقعا خیلی ناراحت شدم 

به حدی که تلویزیون رو خاموش کردم

اگه خدا نکرده عمو سلیمون فوت بشه

فرایند رای دادن من تو این دوره

منتفی میشه گاهی اتفاقات غیر قابل پیش‌بینی میفته

و دست ما نیست هر چند برنامه ریزی کنیم

البته من برنامه ریزی نکنم کارها بهتر پیش میره

راستی پسر پسر دایی بابام هم خودکشی کرده

قبلاً هم پسر عموی بابام خودکشی کرده بود

من کلاً حس عزا دارم

فقط برای بهتر شدن حال عمو سلیمون دعاکنیدمن بتونم رای بدم

پدر داماد ارشد خانواده ماست رسماً عزادار میشیم

و در آخر شما میدونید 

قاشق دخترونه چه نوع قاشقی هست؟

قاشقی که فقط آناهیتا می‌تونه تشخیص بده

و معتقد است قاشق پسرونه نداریم

میگم....

سلام یه پسر بچه اومده  میگه

_میگم .... برای شوهرتون بگید بیاد کپسول می‌خواستیم

من سعی کردم نخندم

اما وقتی رفت خندم گرفت 

خیلی بامزه گفت

مامان امروز امام علی رو کشت

میگه روز قتله

ملت غم دوستی هستیم

راستی تو  شهر ما 

به مناسبت عید غدیر 

آب هندونه میدن

خیلی خوشرنگ و خوشمزه 

اما در جریان باشید 

امام علی آب هندونه نیست

روز عید شاد باشید 

غدیر خم

سلام  نمیدونم چرا دوست دارم

از سادات عیدی بگیرم

با اینکه امام علی  رو

در حد امام حسین دوست ندارم

امیدوارم فردا دردسر نشه

الان تونستم منظورم رو برسونم یانه؟

در هر حال عید شما مبارک 


و باز هم

سلام امروز ساعت 11:29دقیقه

م.م  بهم زنگ زد

جواب دادم حواسم جمع بود

چیزای حساس نگم

چون بابام خونه بود

گفت و گوی خوب و پر انرژی بود

حالش خوب بود احتمالاً دور و برش خلوت شده

کارای قرار داد کتاب جدیدم رو انجام داد

خیالم راحت شد دستش درد نکنه 

شب هم باهم پیام بازی کردیم 

گاهی وجدانم قلقلک میشه

من چندبار احساس عمیق عاطفی رو تجربه کردم 

نمیتونم ادا در بیارم

و  م.م اینو متوجه میشه

احساس خاص من فقط واسه آرکاداش هست

بقیش بازیه

منو اذیت نکنید 

من مظلومم حرف نمی‌زنم

لطفاً.....