حرف روی حرف

حرف روی حرف

حرف روی حرف
حرف روی حرف

حرف روی حرف

حرف روی حرف

وای.....

سلام.آخه چرااین سرماتموم نمیشه؟ها؟بابا۱۰روزازبهارگذشته.بسه دیگه خسته شدیم اه

هیچوقت به اندازه امشب عصبانی نبودم باورتون نمیشه هرشب دارم زیرپتو هامیکنم بارونم میزنه دیگه بدتر

خدایاتوروجون عزیزت زودتر تمومش کن 

یخ زدیم بابا

مرسی که خوندید

فاضله هاشمی غزل

.....

سلام.امروزپسرآبجی بزرگم وخواهرش اومدن خونه ی ماموقع رفتن پسرآبجیم به خواهرش گفت:"کتتوبپوش بیرون سرده"

آبجیش گفت:"نمیتونم"

پسرآبجیم بامهربونی گفت:"من برات میپوشم"

من ازجملش خیلی کیف کردم

مهدی فردامردی میشه که میشه روشونه هاش حساب کرد

مرسی که خوندید

فاضله هاشمی غزل

این مدت که نبودم...!

سلام.این مدت که بلاگ آسمان نبودم ۱سوم آخرسال اتفاقای شیرین وجذاب برام افتادکه هنوزم باورش برام سخته انگاردارم خواب میبینم.

درکمال ناباوری وبه طورکاملا اتفاقی چندروزمونده به شروع سال نواولین کتاب من"آسمان بلاتکلیف"چاپ شدیعنی دقیقا۲۳ اسفند بهم  خبردادن که چاپ شده.

اون لحظه ازشوک زیادهیچ واکنشی نداشتم ونمیدونستم چیکارکنم یکی ازبزرگترین آرزوهای من برآورده شده وسال ۹۸روباتمام اتفاقای بدش تبدیل به بهترین سال زندگی من کرده بود.

ازاول که بحث ویرایش وچاپ کتابم مطرح شدنیت کردم اگراین کاربه سرانجام برسه کتابم رو به سرداردلها"حاج قاسم سلیمانی"تقدیم کنم وهمین کارم کردم آخه میخواستم دینم رویه جوری به شهداادا کنم.

خون سرداراونقدربرای من بابرکت بوده که ازطریق اینستاگرام بابانوی شاعرفرهیخته ای آشناشدم وبه پیشنهادخودشون ۵،۶تاازشعرهای منوویرایش کردن وبه همراه اشعارخودشون  به ناشردادن تادرکتابشون چاپ بشه

درمقابل این همه اتفاق خوب واحساس خوب فقط میتونم بگم خداشکرت

مرسی که خوندید

فاضله هاشمی غزل

۷فرودین

سلام.یادمه بچه که بودم بخاطرعلاقه ی شدیدی که بین من وخواهرم وجودداشت تصمیم گرفتیم ۷ فروردین روروزعشق بین دوخواهراعلام کنیم

توی این سالااتفاقای تلخ وشیرین زیادافتاده اماهیچکدوم این روز روفراموش نکردیم.

امروزخواهرم باهمسرش به خونمون اومدتامث قدیماامروز روچندساعتی کنارهم باشیم

بیشتراز۱۰سال ازعهدی که باهم بستیم میگذره هنوزنمیدونم فلسفه ی ۷فروردین چیه امابه یادبچگیامون ۷فروردین مبارک

مرسی که خوندید

فاضله هاشمی غزل

آدمهای آسمونی

سلام .یه عده روی زمین نفس میکشن راه میرن زندگی میکنن اماآسمونی ان وصلن به آسمون شایدهیچوقت زمینی نبودن وچندصباحی برای تفریح به زمین اومدن.

امروزخبردارشدم یکی ازدوستای کلوبیم که خیلی آدم متعهدوخوب وباصفایی هست فردا به منطقه اعزام میشه راستش خیلی جاخوردم واصلاانتظارشونداشتم ناخودآگاه یادسردارسلیمانی افتادم وبه این فکرکردم که دوستم داره پاجای پای  حاج قاسم میذاره

حال عجیبی دارم گفت عیدبرمیگرده اماشایدبرنگرده شایدشهیدبشه ازم خواست براش دعاکنم نمیدونم اونقدرقابل هستم که شهادت کسیوازخدابخوام یانه.امامیدونم که هراتفاقی ممکنه بیفته.

فقط همین

مرسی که خوندید

فاضله هاشمی غزل