حرف روی حرف

حرف روی حرف

حرف روی حرف
حرف روی حرف

حرف روی حرف

حرف روی حرف

جای من

سلام  من تو چشم همه 

از روی تعارفای  رنگی

یه  آدم مهربون با استعداد هنرمندم اما یه درصد احتمال نداره بخوایید جای من باشید همه ی درک و استعداد وهنر ومهر و قدرت و هر چیزی که تو من می‌بینید مال شما باشه حاضر نیستید کوچک ترین مشکلی داشته باشید 

یه مشکل کوچیک تبدیل میشه به بدترین کابوس زندگی

بدتر از من زیاده اما جای من بودن سخته 

پس لطفاً واقع بین باشید

چند روزه تو فکر حرفای مامان لوییزام

چقدر اشتباه کردم

خدایا منو ببخش 

محتاط

سلام بعضیا وقتی با آدم  حرف میزنن

انگار صدای عروسک داره پخش میشه

کار هنر باهمه ی سختیاش جذابه

تا چند وقت پیش نمیدونستم نویسندگی هم

زیر مجموعه هنر محسوب میشه

آدما فکرمیکنن اگه از موفقیت هاتون بگن

دیگران میتونن مانعشون شن تا به جایگاه شون لطمه بخوره

به آرکاداش گفتم برو تو کار دوبله کودک

صدام اونقدرهام فاجعه نیست

باید دوباره دکلمه رو شروع کنم

حداقل برای حال دل خودم خوبه

وقتی صحبت طولانیه ویس بذارید 

کاش تو وبلاگ هم میشد ویس گذاشت 

مشهور

سلام فکرکنید مشهور بشم

دستم می لرزه امضام خراب میشه

تا حالا به چند نفر امضا دادم

اولین بار تو دانشگاه به استاد حسابداری امضا دادم 

یکی از همکلاسیام معتقد بود خوب نوشتم

می‌دونم اون قصه چرت و پرت خیلی ضعیف بود

الان بیشتر سعی میکنم متن بنویسم

به نظرم آمار تلوبیون خیلی مشکوکه

فکر کنم ربات کار گذاشتن

همین جوری تو همه چی صاحب نظر میشیم 

وکسی کاری باهاشون نداره

تولد 30سالگیم برام مهم بود

اما آرکاداش نبود والان خیلی ناراحتم

فایده ندارد

برم چایی نبات بخورم

اگه بگم

سلام داشتم فکر میکردم کاش معلول بودم اما منگل نبودم

یعنی مغزم مشکل نداشت 

اینجوری مشکلاتم کمتر میشد و شرایط فرق میکرد

ما پشت تفکرات مردم نیستیم

الان جامعه طوری شده مردم به یه بچه تو شرایط من هم راضی آن

اما خیلی سخته

شاید نباید این حرفا رو بزنم چرا اینجوری شدم

حیوون

سلام اگه خدا میخواست

هممون حیوون بودیم

یعنی آدم اینقدر بدبخته

که میگین اگه حیوون بودیم

اصلاً کلمات شعاری نمینویسم

ولی خدایی خدا دلش به کیا خوشه؟

الکی نیست توله سگ و کره خر فحشه

کلمات زشتی هستن

آدم بودن چقدر سخته که

حاضریم حیوون باشیم